تالیف: سید ابوالحسن ندوی
عاشقانِ حقیقی
در سالِ سومِ هجری، قبایلِ «عُضَل» و «القارَه» نزدِ رسولالله صلیالله علیه و سلم آمده، تقاضا کردند که تعدادی از مسلمانان را بهمنظورِ تعلیمِ آنان اعزام فرماید. آن حضرت شش تن از اصحابِ خود را ـ که از آن جمله: «عاصم بن ثابت»، «خبیب بن عدی» و «زید بن دثنه» نیز بودند ـ همراهِ آنان اعزام فرمود.
وقتی این گروه به نقطهی «الرَّجِیع» که در میانِ «عُسفان» و «مکه» قرار دارد رسیدند، با مسلمانان غدر و خیانت نمودند. نخست گفتند: ما با شما عهد و پیمان میبندیم که شما را قتل نکنیم. بعضی از مسلمانان گفتند: ما هرگز عهد و پیمانِ مشرک را قبول نداریم. آنها جنگیدند تا اینکه به شهادت رسیدند. اما «زید بن دثنه»، «خبیب بن عدی» و «عبدالله بن طارق» خود را در اختیارِ مشرکین قرار دادند. مشرکین آنها را اسیر نمودند و «عبدالله بن طارق» را در راه به شهادت رساندند.
«خبیب بن عدی» را به قریش فروختند. «خبیب» توسطِ «حُجَیر بن ابیاهاب» خریداری شد تا او را در عوضِ پدرش «اِهاب» به قتل رسانند. و «زید بن دثنه» را هم «صفوان بن اُمَیه» خرید تا او را به انتقامِ پدرش «امیه بن خلف» بکشد.
نبی رحمت
