نویسنده: محبوبی
فصل چهارم: چالشهای دموکراسی
چالشهای دموکراسی در افغانستان
ج. تعدد بیرویهی احزاب متفرق و بیبرنامه
در بیست سال گذشته (عصر جمهوریت)، احزاب سیاسی افغانستان در تحولات کوچک و بزرگ سیاسی، نقش بسیار کمرنگی داشتهاند. احزاب سیاسی افغانستان بهعلاوهی تعدد بیرویه، به دلیل داشتن ضعفهای درونی، نداشتن برنامه و رهبری سازنده و ساختارهای قومی، نتوانستند در بیست سال، تمامِ فعالیتهای چشمگیر و قابلِ ملاحظهای داشته باشند. بیشترِ احزاب سیاسی در افغانستان از اعتبار و احترام بالایی در بین جامعه و مردم برخوردار نبودند و فقط اسم و رسمِ ظاهری احزاب را داشتند.
برخی از مردم افغانستان، احزاب سیاسی مارکسیستی و برخی دیگر تنظیمهای جهادی را عاملِ بحرانِ چهار دههی اخیر در کشور میدانند. قطعاً یکی از دلایل مهم و اصلیِ بیاعتمادیِ مردم نسبت به احزاب سیاسی، ناکارآمدی آنها است و اینکه احزاب سیاسی در سه دههی گذشته جز ویرانی، جدال و تباهی، چیزی در کارنامهی خود ندارند. اصلاً میتوان گفت حزب در تاریخ افغانستان، کارنامهی سازندهای نداشته است. مردم افغانستان احزاب سیاسیِ عصر جمهوریت و دوران قبل را به یک چشم میبینند و به این باورند که احزاب این تجربه را در اختیارِ مردم و جامعهی افغانستان گذاشتهاند که چیزی به نام حزب در افغانستان کارساز نیست و هیچ دردی را درمان نمیکند.
بدیهی است که احزاب سیاسی برای رسیدن به قدرت و حفظ قدرت، باید اعتمادِ مردم را با گفتار و کردارِ خود جذب نمایند، اما احزاب سیاسی در افغانستانِ عصر جمهوریت، چنین اعتمادی را نتوانستهاند کسب نمایند و در میان مردم به محبوبیتی نرسیدهاند؛ بنابراین، میتوان گفت که بیشتر احزاب سیاسی افغانستان فقط اسم و رسمِ ظاهری حزب را داشتند و در عمل ناکام بودهاند.
تعددِ بیرویهی احزابِ بیبرنامه و متفرق از قانون اساسیِ افغانستانِ عصر جمهوریت سرچشمه میگرفته است. قانون اساسی افغانستانِ عصر جمهوریت، تأسیسِ احزاب سیاسی (که تعددِ آن بیرویه جلو رفته بود) را حقِ مسلمِ اتباع افغانستان قلمداد نموده بود. در مادهی سی و پنجم، چنین تذکر رفته بود:
«اتباع افغانستان حق دارند بهمنظورِ تأمینِ مقاصدِ مادی و یا معنوی، مطابق به احکامِ قانون، جمعیتها تأسیس نمایند. اتباع افغانستان حق دارند مطابق به احکامِ قانون، احزابِ سیاسی تشکیل دهند، مشروط بر اینکه:
1- مرامنامه و اساسنامهی حزب، متناقضِ احکام دین مقدس اسلام و نصوص و ارزشهای مندرجِ این قانون اساسی نباشد.
2- تشکیلات و منابع حزب علنی باشد.
3- اهداف و تشکیلاتِ نظامی و شبهنظامی نداشته باشند.
4- وابسته به حزب سیاسی و یا دیگر منابع خارجی نباشند.
تأسیس و فعالیت حزب بر مبنای قومیت، سمت، زبان و مذهب فقهی جواز ندارد. جمعیت و حزبی که مطابق به احکام قانون تشکیل میشود، بدون موجباتِ قانونی و حکمِ محکمه با صلاحیت منحل نمیشود».
اگرچه برای تشکیل حزب، قوانینی نیز تعیین شده بود، اما برخی یا بیشتر احزاب سیاسی افغانستان، مطابق قوانین فوق تأسیس نشده بودند و برخلاف این قوانین تأسیس و آزادانه فعالیت میکردند.
مأموریت شکست خورده
