فهرست بستن

اومانیسم و عبودیت «جایگاه انسان در اندیشه غربی و اسلامی»

نویسنده: نهضت
فصل دوم: انسان در نظام فکری اومانیسم

  1. نقدهای درونی اومانیسم
    ‌د. اومانیسم؛ مفهومی دارای ابهام
    اومانیسم بارها به دلیل ابهام و دشواری در تعریف این اصطلاح مورد انتقاد قرار گرفته است. به گفته پل کورتز، «اومانیسم چنان مملو از سطوحی از احساسات و بلاغت است که معنای آن اغلب مبهم و دوپهلو است». نیکولاس والتر خاطرنشان می‌کند که اکثر افرادی که در گذشته خود را اومانیست می‌نامیدند یا اومانیست نامیده می‌شدند، بسیاری از اصول امروزی را رد می‌کردند. اندرو کاپسون نیز یادآور می‌شود که این پیشنهاد که دو نوع اومانیسم ـ مذهبی و سکولار ـ وجود دارد، «به‌طور جدی آب مفهومی را گل‌آلود کرده است» (کاپسون، 2015: 3). با این حال، برخی مانند جین فاولر استدلال می‌کنند که ابهام پذیرفته‌شده این اصطلاح «به‌جای اینکه یک نقطه ضعف باشد، یک مزیت است» (ویکی‌پدیا).
    ‌ه. اومانیسم از دیدگاه ضدانسان‌گرایی
    ضدانسان‌گرایی، که به‌عنوان یک نظریه فلسفی مطرح شده است، انسان‌گرایی را به‌عنوان یک ایدئولوژی پیشاعلمی رد می‌کند. فیلسوفانی مانند فریدریش نیچه و لویی آلتوسر، اومانیسم را به دلیل توهم در مفاهیمی مانند حقیقت عینی و ماهیت انسان مورد انتقاد قرار داده‌اند. به گفته نیچه، حقیقت عینی یک توهم انسان‌انگارانه است و انسان‌گرایی بی‌معنی است. آلتوسر نیز اومانیسم را به‌عنوان یک پروژه بورژوایی که به‌طور نادرست تلاش می‌کند خود را رادیکال نشان دهد، مورد انتقاد قرار می‌دهد (همان).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *