فهرست بستن

مأموریت شکست خورده

نویسنده: محبوبی
فصل دوم: دموکراسی در فراشد زمان
پیشینه‌ی دموکراسی در افغانستان
ب. دوره‌ی بیست‌ساله‌ی جمهوریت (ادامه)
واحد تحقیقات و بررسی مسائل افغانستان (AREU) در عصر جمهوریت، گروهی متمرکز از کارشناسان را برای بررسی دموکراسی در افغانستان راه‌اندازی کرده بود. پس از بررسی‌های انجام‌شده، اجماع کلی بر این شده بود که دموکراسی به‌معنای حکومت مردم، در جایی است که حقوق اولیه‌ی همه توسط آن حمایت شود. دموکراسی شامل امنیت، برابری، غذا و بهداشت کافی و حقوق برای زنان است. با توجه به این مسائل، دموکراسی در افغانستان وجود نداشته است. آنچه وجود داشته، فقط شعارهای دموکراسی (Democracy of Slogans) بوده است.
دلیل این‌که دموکراسی در افغانستان تا این اندازه شکننده و غیرقابل‌تطبیق بوده، ساختار از بالا به پایین قدرت بوده است. رئیس حکومت، قدرت و ثروت را از مردم به‌دست آورده، از سوی دیگر منازعه‌ای گسترده جهت به‌دست آوردن آراء، راه‌اندازی می‌نموده است.
انتخابات رئیس حکومت در عصر جمهوریت به‌وسیله‌ی مردم، به دو دلیل توان بهبود بخشیدن وضعیت نامطلوب کشور را نداشته است:
اول این‌که بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، رئیس حکومت تا انتخابات بعدی، به یک دیکتاتور بالفعل تبدیل می‌گردید که قدرت و ثروت را در انحصار خود قرار داده، خواست‌ها و امیال خود را بر مردم تحمیل می‌کرد و انتخابات و کاندیداها را برای دوره‌ی بعدی انتخابات تحت کنترل خود می‌گرفت.
دوم این‌که خود فرایند انتخابات نیز فقط پوسته‌ای از دموکراسی بوده است. مردم فقط بر اساس برداشت‌های قومی رأی می‌دادند که خود این مسئله نیز دوباره منجر به منازعه بر سر قدرت می‌گردید.
خلاصه این‌که در مورد دموکراسی غربی در عصر بیست‌ساله‌ی جمهوریت می‌توان گفت که: بلوک غرب به سرکردگی آمریکا در پی آرامش، امنیت و آسایش افغانستان نبودند و دموکراسی را از روی دوستی و همدردی به افغانستان نیاوردند، بلکه دموکراسی تنها ابزاری بود که می‌توانستند از طریق آن به امور داخلی افغانستان دخالت نمایند و رهبری افغانستان را به‌دست بگیرند، تا از این طریق فرهنگ، باورها و اعتقادات خود را در این سرزمین ترویج نمایند و همواره کشور را به‌علاوه‌ی استعمار نظامی، در استعمار فکری و فرهنگی خود داشته باشند.
شواهد زیادی وجود دارد که این ادعا را اثبات می‌کند. غربی‌ها به‌عنوان مدافعان حقوق بشر، حقوق بشر دست‌ساخته‌ای‌شان را به‌عنوان اصلی از اصول دموکراسی به افغانستان عرض نمودند. در حالی‌که اندکی آن‌طرف‌تر، رژیم صهیونیستی اسرائیل، فلسطین را قتل‌عام نموده و کودکان غزه را به رگبار می‌بندد و آمریکا که خود را مدافع اصلی حقوق بشر در دنیا می‌داند، با کمال افتخار از اسرائیل حمایت و پشتیبانی می‌کند.
آیا فلسطینیان که همواره با خمپاره‌های صهیونیست‌ها شهید می‌شوند، بشر نیستند؟
آیا کودکان غزه که بهار جوانی را نمی‌بینند و در کودکی بسان گلی ناشکفته پرپر می‌شوند، انسان نیستند؟
چرا حقوق بشر آمریکایی آن‌ها را شامل نمی‌شود؟
این است چهره‌ی اصلی و بدون نقاب حقوق بشر اروپایی و آمریکایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *